نشست تخصصی رهیافتهای علمشناسانه به دانشهای علوم قرآنی (درآمدی بر فلسفه علوم قرآنی)
- دسته: نشست
- نمایش از شنبه, 11 ارديبهشت 1395 14:42
- مدیر سایت
- بازدید: 2500
نشست تخصصی رهیافتهای علمشناسانه به دانشهای علوم قرآنی
(درآمدی بر فلسفه علوم قرآنی)
نشست تخصصی رهیافتهای علمشناسانه به دانشهای علوم قرآنی(درآمدی بر فلسفه علوم قرآنی) در روز چهارشنبه ۸ اردیبهشت با حضور دکتر احمد قرایی سلطان آبادی عضو هیئت علمی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان و دکتر سید هدایت جلیلی عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی تهران به همت پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی برگزارگردید.
در ابتدای این بحث، دکترسلطانآبادی با اشاره به اینکه بحثهایی که درباره فلسفه علوم قرآنی شده محدود اما غنیمت است، افزود: اگر در مجلات و سایتهای علمی ـ پژوهشی نگاه کنیم، نوشتههایی درباره فلسفه علم هست اما کارهای ما حرکتهای تکمیلی در طول سایر فعالیتها است.
وی در ادامه افزود: منظور از فلسفهای که به علم در غرب اضافه شده، علوم تجربی و طبیعی است. ما امروز یک شاخصه عملی و کاربردی نداریم که از همین روزهای آینده شروع به الگوسازی در کارهای علوم قرآنی بکنیم. بلکه باید خود را به آن مقام نزدیک کنیم هر چند که هیچ کس نمیتواند در مقام «باید» سخن بگوید اما به «هستها» بیتوجه باشد.
وی با بیان اینکه فلسفههای مضاف که امروزه به فلسفههای علوم گفته میشود در حوزههای قرآنی نیز میتواند مورد توجه قرار بگیرد، افزود: کسانی که در حوزه فلسفه علم کار میکنند عینکی به چشم میزنند تا ببینید چطور آن علم را میتوان پویا کرد. به طور مثال یک فقیه باید حوزههای پویایی شناسی فقه را پیدا کند.
دکتر قرائی اظهار داشت: ما به عنوان یک دیندار مسلمان متأثر از آموزههای فقهی هستیم بنابراین نیازمند پویایی هم هستیم .به همین خاطر در حوزه فلسفه فقه کارهایی هم شده است اما خیلی اندک است، بنابراین پارادایم هر علم یک مجالی برای بازنگری آن علم محسوب میشود.
این مدرس دانشگاه در ادامه افزود: ارسطو در مقدمات کتاب «ما بعد الطبیعه» خیلی پرمحتوا بحث علم را مطرح کرده است، ما زمانی درباره فلسفه تاریخ، حقوق، اخلاق و ... صحبت میکنیم، چنین علمهایی که فلسفه بدان میپردازد معرفت درجه اول میشود. اما معرفتهای درجه دوم حوزههای علم شناختی یا فلسفه هر علم هستند. همین که ما ذهنتیمان درگیر شود که حقوق، اخلاق، علوم قرآنی و علوم حدیث را بفهمیم معرفت درجه دوم است.
وی با اشاره به اینکه قرآن و سنت پیامبر جزو واقعیتها محسوب میشوند که دیگر نیاز به توضیح ندارند، افزود: هر علمی که موضوعش یک واقعیت باشد، علم درجه اول محسوب میشود.
وی همچنین اظهار داشت: امروز مشکل ما در علوم قرآنی نقل گرایی افراطی است، ما باید به سمت تفکری برویم که کاربردی باشد اندیشهای که در جامعه به درد ما بخورد. مطالعات علوم قرآنی باید از دو روش عقلی و نقلی صورت بگیرد که هر یک خود شاخههای مختلفی از فلسفه تا جامعه شناختی و عرفی دارد.
این پژوهشگر علوم قرآن اظهار داشت: ادعا این است که اشعریها هم حرف عقلی زدهاند و فقط معتزلیها نبودهاند، اگر نوشتههای ابوالحسن اشعری را مطالعه کنیم میبینیم برخی مبنایش عقلی است اما اینها همیشه متهم به نقلگرایی هستند، باید بر سر این مسائل هم بحث شود.
وی با اشاره به اینکه بین فلسفه هر علم و تاریخ آن ارتباط وجود دارد که البته این ارتباط جزو مباحث مناقشه انگیز بین پژوهشگران دنیا است، اظهار داشت: بازبینی آثار و منابع گذشته و حال علوم قرآنی در فرایندهایی طبیعی پیدایش و رواج آن، سرشار از نکات و اشاراتی دال بر دستیابی به مباحث علمشناختی خواهد بود. فراگیر شدن مباحث قرآنشناخت بر سایر علوم اسلامی و نزد عموم دانشمندان مسلمان، اعم از فقیه، اصولی، متکلم، مفسر و فیلسوف و ... به رهیافتهای علمشناختی مبتکرانه در علوم قرآنی منتهی خواهد شد.
تفکیکی بین فلسفه علوم قرآن و علم قرآن وجود ندارد!
در ادامه دکتر جلیلی طی سخنانی عنوان کرد: زمانی که گفته میشود فلسفه علوم قرآنی باید مشخص کنیم که منظور چیست، آیا قلمرویی از مطالعات مدنظرمان است یا اینکه فلسفه رشته علوم قرآنی را مطرح میکنیم؟ حتی برخی ممکن است که این مسئله را فراتر ببرند و مطرح کنند که مراد از فلسفه علوم قرآنی، فلسفه محتواهای قرآنی است همچنین میتوان این مسئله را به سمت فلسفه کلیت مطالعات قرآنی برد نه علوم قرآنی.
وی در ادامه افزود: ابتدا باید بین علوم قرآنی و فلسفه آن تفکیک ایجاد کنیم. این علوم قرآنی که امروز به عنوان علم مطرح است یکی از رشتههایی است که میتوانسته پدید بیاید. آنچه که چهار دهه پیش تحت عنوان رشته علوم قرآن و حدیث در فضای جامعه آکادمیک ایران پدید آمده، یکی از امکانهایی است که تحقق پیدا کرده است.
دکتر جلیلی با اشاره به اینکه ما حتی بر سر اسم علوم قرآن هم اتفاق نظر نداریم، افزود: یک نفر امروز بگوید من میخواهم فلسفه علوم قرآن کار کنم یا اینکه علم قرآن کار کنم چه تفاوتی بین اینها وجود دارد؟!
وی اظهار داشت: اختلاف دیگر بر سر تعریف علوم قرآنی است عالمان علوم قرآنی ما اختلاف بر سر تعریفهایشان بیش از حد متعارف سایر دانشها است. البته در سایر دانشها هم اختلاف بر سر تعریف علم وجود دارد اما اینجا اختلافات غیر متعارف است به تعبیری دل آزار است و نشان میدهد که اتفاق نظر در این حوزه بسیار کم است.
وی همچنین افزود: نخستین کاری که فلسفه علوم قرآنی باید انجام دهد، ایضاح مفاهیم کلیدی در علوم قرآنی مانند تفسیر، تاویل و ... است، بعد باید به درستی و نادرستی پیشفرضها در علوم قرآنی پرداخت و در ذیل این کار به پیشفرضهای روششناسانه نگاه مجددی داشت. همچنین باید تقدم و تاخیر علوم قرآنی را با سایر قلمروها مشخص کرد و نیز باید به بررسی لوازم و پیامدهای فلسفی نظریات در علوم قرآنی پرداخت.
دکترجلیلی یادآور شد: ابهامی که بر سر مجموعه علوم قرآن است در بحث تفسیر اصلا دیده نمیشود اما زمانی که نوبت به فلسفه علوم قرآنی میرسد ما دست انداز را مربوط به بحث علوم قرآنی میبینیم نه فلسفه، چرا که عنوان فلسفه در جاهای دیگر مشکلاتی را کمتر ایجاد کرده اما در این حوزه اختلافات زیاد است.
وی با اشاره به اینکه بحث فلسفه علوم قرآنی یا رهیافتهای علم شناسانه به علوم قرآنی از یک سو که نوآورانه است از سوی دیگر نیز حساسیتش بیشتر است و گام نهادن در این عرصه فوق العاده مهم است، افزود: اگر گامهای نخست درست برداشته نشود و در جامعه ما به درستی طرح نشود، حکایت همان خشت اول خواهد بود. تجربه ورود فلسفه علم به ایران همین نکته را به ما میآموزد که باید احتیاط زیادی بکنیم، فلسفه علم چند دهه افت و خیزها و مسائل بسیاری پیدا کرد و آرام وجه آکادمیک خود را پیدا کرده است.