نشست تخصصی مخطوطات قرآنی کهن و مساله تاریخ گذاری آنها
- دسته: نشست
- نمایش از شنبه, 11 آذر 1396 19:11
- مدیر سایت
- بازدید: 1930
پژوهشکده مطالعات قرآنی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی در تاریخ ۱۱/۹/۹۶ نشست تخصصی با عنوان « مخطوطات قرآنی کهن و مساله تاریخ گذاری آنها » را با سخنرانی دکتر آلاء وحیدنیا برگزار نمود.
خانم دکتر وحیدنیا در ابتدای سخنان خود گفتند: امروزه مسأله مخطوطات کهن قرآنی تبدیل به مساله ای مهم در فضای مطالعات قرآنی در دنیا شده است. چرا که دست یافتن به اطلاعاتی در خصوص مخطوطات کهن قرآنی، به ویژه نسخه هایی که به جامانده از قرون نخست اسلامی تلقی می شوند ، اسناد و مدارکی عینی در اختیار پژوهندگان تاریخ قرآن قرار میدهد که این اسناد و مدارک میتوانند نظریهپردازی در این حوزه را به شدت تقویت کنند و در رد، تأیید یا نقد نظریات قدیمی بسیار جدی وارد عمل شوند.
البته اهمیت این مخطوطات کهن تنها متعلق به حوزه مطالعات قرآنی نیست علاوه بر حوزه مطالعات قرآن این مخطوطات از نظرگاه مطالعات تاریخی، عربی، تاریخ هنر، کهن خط شناسی (پالئوگرافی) و غیره نیز حائز اهمیتند.
نگاه به نسخههای خطی کهن قرآن همانند نگاه به نسخههای متعدد به جامانده از یک اثر ادبی که همچون نسخههای به جامانده از هر کتاب یا اثر دیگری قابلیت تصحیح دارد، غربیان را به فکر تصحیح متن آن انداخت.
بسیاری از پژوهشگران غربی به دنبال ارائه نسخهای انتقادی از قرآن که بتواند مبنایی برای بازسازی محققانه آن قرار گیرد، بودهاند. این بدان معناست که ایشان قرآن را کتابی با نسخههای خطی فراوان یافتهاند که به مانند هر کتاب خطی دیگری میتواند مورد تصحیح قرار بگیرد. البته مراد از تصحیح متن، تصحیح اشتباهات آن یا بهینهسازی آن نیست بلکه مراد از تصحیح متن فراهم کردن نسخهای است که بر اساسِ عرض دادن و مقابله کردن نسخههای خطی معتبر و مؤثق آن اثر فراهم آمده باشد، به طوری که نسخه مذکور، چه از جهت مفهوم و معنی و چه از بابت لفظ و صورت، عین نسخهای باشد که مؤلف عرضه داشته است، و یا الااقل هیأتی داشته باشد که مؤلف اثرش را به مانند آن و یا نزدیک به آن فراهم آورده است. که برای این منظور هم دست یافتن به کهن ترین نسخه ها بسیار حائز اهمیت است.
ایشان در ادامه با اشاره به تاریخ ۱۴۰۰ سالهی قرآن نویسی در جهان اسلام و اهتمام مسلمین به حفظ این آثار با توجه به تقدّس قرآن، گفتند:حجم زیادی از مخطوطات قرآنی تا به امروزه به یادگار گذاشته است. امروزه کتابخانه و موزه های بسیاری در سراسر جهان حاوی قرآن های خطی فراوانی از ادوار مختلف تاریخی و مناطق مختلف جغرافیایی جهان اسلام است.
طبیعتا فراوان و متنوع بودن این نسخه می طلبد که آنها ابتدا و اساساً از لحاظ تاریخی و سپس از لحاظ جغرافیایی طبقه بندی بشوند. کار طبقه بندی زمانی و جغرافیایی این دست نوشته ها اصولاً بر اساس وقف نامه ها، انجامه ها، تاریخ های درج شده در آنها و همچنین از طریق بررسی خط و تذهیب و ... صورت میگیرد.
هر کدام از این دست نویس ها در نوع خود ارزشمندند اما در این بین مخطوطات بسیار کهنی یافت می شوند که گاه در قرون اولیه اسلام یعنی تا پیش از قرون سوم و یا نهایتاً چهارم هجری تاریخ گذاری شده اند. این دوره از کتابت قرآن از لحاظ مطالعات تاریخ قرآنی حائز اهمیت بسزائی است. نسخه های کهنی که اصولاً فاقد تاریخ یا انجامه هستند اما تلقی برخی از پژوهشگران این بوده که باید بسیار کهن باشند و حتی متعلق به قرون اولیه. چنین نسخه هایی معدود نیستند و هم فراوانند و هم متنوع. و این موجب شد تا برخی از میان این همه، به دنبال کهنترین مدارک بگردند و بکوشند تا قدیمیترین مخطوطات قرآنی را معرفی کنند.
علاوه بر نسخههایی که چنین در فهرست نسخههای کهن آمدهاند؛ برخی دیگر از مخطوطات قرآنی از جهت انتساب به شخصیتهای برجسته صدر اسلام حائز اهمیت شدهاند و توجه محققان را به خود جلب کردهاند. اغلب چنین انتسابهایی بر اساس انجامه یا ترقیمی متأخر که در پایان نسخه با خطی متأخر و گاه با خطی مشابه خط متن اصلی نوشته شده است صورت میگرفت. تعداد زیادی از این نسخهها منسوب به عثمان بن عفان است چراکه وی مشهور به تهیه نسخههایی رسمی از قرآن است که بعدها به عنوان مصحف رسمی و استاندارد جای خود را در جامعه اسلامی باز کرد و شرط پذیرش قرائات نیز مطابقت با رسم این مصحف قلمداد شد. بنابراین طبیعی است که تعداد زیادی از مخطوطات قرآن منسوب به عثمان باشد. هرچند گاه مشخص نیست که منظور از مصحف عثمان بن عفان دقیقا چیست؟ آیا این نسخه یکی از همان نسخه هایی است که به دستور وی کتابت شد. آیا نسخه شخصی خود عثمان بن عفان است؟ آیا نسخه ای است مطابق با قرآن های عثمانی؟ ...کتابت مصاحف زیادی نیز به ائمه شیعه نسبت داده شده است که از میان بیشترین قرآن ها منسوب به امام علی علیه السلام هستند.
اما جالب است که علی رغم وجود گزارش هایی که برخی صحابه مانند عبدالله بن مسعود یا ابی بن کعب را دارای مصحف معینی معرفی کرده اند اما امروزه هیچ مخطوطی منسوب به ایشان در دست نیست.
به جز اینان از دیگر شخصیت های صدر اسلام امروزه تنها به گفته مسئولان کتابخانه ملی مصر در قاهره یک نسخه قرآن در مصر منسوب به حسن بصری به تاریخ سال ۷۷ هجری نگهداری می شود.
در میان مخطوطات قرآنی کهن مشکل بتوان مخطوطی تاریخ دار یافت. کهن ترین مخطوطات تاریخ دار متعلق به اواخر قرن سوم به بعد هستند. بنابراین تعیین قدمت یا تایید قدمت مخطوطات پیش از قرن سوم کاری است هم دشوار و هم با اهمیت، با اهیمت از این جهت که ثابت شدن تاریخ و قدمت قرآنهای کهن در قرون نخست پس از هجرت میتواند شاهد و مدرکی قوی در دست قرآن پژوهان به ویژه پژوهندگان تاریخ قرآن قرار دهد.
اما این تاریخ گذاری ها چطور انجام می شود؟
ابزارهای پالیوگرافیک:
به نظر می رسد این روش در مورد خط عربی هنوز به کمال نرسیده است. دست نوشته های قرآنی چنان فراوان و متنوع اند که طبقه بندی خط شناسانه آنها بسیار دشوار می نماید، جغرافیای پهناور سرزمین های اسلامی و عدم انحصار کتابتِ مصحف به اشخاص یا طبقه خاصی و یا حتی به شیوه خاصی در کتابت مصاحف، کار تاریخ گذاری این دست نویس ها را بسیار دشوار کرده است.
تلاش برای شناسایی، طبقه بندی و تاریخ گذاری سبک های مختلف دست نویس های عربی از اواخر قرن هجدهم میلادی در اروپا و با مطالعه مجموعه های محدود کتابخانه ای خاص آغاز شد. از این میان می توان به کار کریستین آدلر بر روی مخطوطات قرآنی موجود در کتابخانه سلطنتی کپنهاگ، میکله آماری بر روی مجموعه مخطوطات موجود در کتابخانه ملی فرانسه، نابیا آبوت با کار بر روی مجموعه قرآنهای موجود در مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو؛ فرانسوا دروش با کار بر روی قرآهای کهن موجود در کلکسیون ناصر خلیلی و قطعات قرآنی موجود در کتابخانه ملی فرانسه اشاره کرد.
دستهبندی انواع خط و سبک عربی با استفاده از شواهدی که امروزه از نسخههای قرآنی، نسخههای غیرقرآنی عربی، سنگ نوشتهها و مسکوکات از قرون نخست به جامانده است صورت میگیرد.
پیداست که برای تاریخگذاری مخطوط از حیث پالیوگرافیک یا خط شناسی اطلاع از تمام سیر پژوهشهای جدید و قدیم در این زمینه و یافتههای باستانشناسی از کتیبه ها، مسکوکات و نوشته جات غیر قرآنی عربی همچنین تسلط بر گوناگونی سبکها و دستخطهای مختلف در مصاحف قرآنی کهن مورد نیاز است. به علاوه تسلط به توصیفاتی که در منابع اسلامی درباره چگونگی خط عربی و سیر تطور خوشنویسی عربی در دورههای زمانی و مناطق جغرافیایی مختلف آمده است الزامی است.پالیوگرافی یک علم قطعی و صد در صد نیست و می تواند تنها یک جواب حدودی به ما بدهد.
اورتوگرافی
علاوه بر سبک خط، قواعد نگارش و املاء نیز به عنوان یکی از ابزارهای تاریخگذاری مخطوط شناخته شده است. رسم الخط ناقص و سیر تحول آن به سوی رسم الخط کامل، هرچند که این سیر همیشه یک مسیر مستقیم را طی نکرده و گاهی رفت و برگشتهایی را نیز تجربه کرده است، میتواند در تعیین محدوده زمانی و قدمت مخطوط یاری رسان باشد.
مصحف شناسی یا کودیکولوژی
علاوه بر متن و طریقه نگارش آن، کودیکولوژی به معنای دانش مطالعهی کتابهای دستنویس و خطی که به شکل مصحف (codex) هستند، نیز یکی از موارد مهّم در تاریخ گذاری مصاحف قرآنی است. مصحف شناسی اسلامی به معنی دانش سیر تحول مصاحف در حوزه مخطوطات اسلامی است. یعنی مطالعه مواردی همچون جنس برگه، ابعاد آن، سطربندی و صفحه آرایی، شکل فُرمها و دستهبندی برگهها، صحافی، طریقه آماده سازی برگه و غیره.
تاریخ هنر
مطالعهیک مخطوط از جنبه هنر به کار گرفته شده در تهیه یک مخطوط قرآنی و دادههایی که از تاریخ هنر اسلامی و هنر باستان متأخر در دست است یکی از ابزارهای مهّم در تاریخ گذاری دست نوشتههای قرآنی کهن است.
هیچ یک از این روشها چه به تنهایی و چه در کنار هم چندان دقیق نیستند که بتوانند ما را به بازه ی زمانی قابل قبولی در مورد قرآن های کهن رهنمون شوند، بنابراین غالباً تاریخ گذاری قرآن ها در فهرست ها به صورت بازه های زمانی گسترده و طولانی و با تردید انجام گرفته است.
آزمایش کربن ۱۴
پس از بیان اساس کار و تبیین مفاهیم فیزیکی روش تعیین عمر به وسیله آزمایش کربن ۱۴ محدودیت ها و معایب این روش از جمله خطاهای آزمایشگاهی (تصادفی و سیستماتیک)، زدودن آلاینده ها از نمونه آزمایشگاهی، کالیراسیون داده ها، برشمردیم.
به عنوان نمونه نتایج آزمایش کربن ۱۴ بر روی قرآن بیرمنگام و مصحف معروف صنعاء بررسی شد.علاوه بر اینها پالیمسست صنعاء نیز از لحاظ ویژگی های خاص آن و تفاوت های متنی آن با قرآن کنونی مورد بررسی قرار گرفت. نظریات مختلف حول و حوش آن بیان و مسأله تاریخ گذاری آن از جهات مختلف بررسی شد.