سخنان دکتر احمد پاکتچی در همایش تفسیر اجتماعی قرآن کریم در جهان اسلام
احمد پاکتچی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در یونسکو اظهار کرد: ایران با اینکه در جنگ جهانی دوم اعلام بیطرفی کرده بود اما درگیر جنگ جهانی شد و سالیان تلخ و ناگواری برای ایران رقم خورد و این مسئله میتواند در تفسیر اجتماعی مؤثر باشد.
بدون شک یک گفتوگوی بسیار جدی بین مفسران و عالمان ایرانی و عالمانی از دیگر کشورهای اسلامی در طول یک و نیم قرن اخیر در جریان بوده است که صحبت کردن درباره آن زمان مفصلی میطلبد لذا بنده به چهرههای شناخته شده در ایران میپردازم. نکته دیگری که باعث شد بنده بحث خود را در ایران محدود کرده و به همه جهان اسلام تعمیم ندهم این بود که تمایل نداشتم تفسیر اجتماعی را به عنوان یک بحث انتزاعی بدون اینکه با جریانات کشور ارتباط داشته باشد مورد بررسی قرار دهم چراکه معتقدم بهترین راه برای مطالعه تفسیر اجتماعی این است که به شکل اجتماعی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
پیوند بین تفسیر اجتماعی و اصلاح دینی
ابتدا لازم است اشاره کنم که ما در کتب مختلف میخوانیم که از آیات اجتماعی قرآن کریم سخن گفته میشود و مثلا به آیه ۲۵ سوره مبارکه حدید اشاره میشود که در آن آمده است: « لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند، و آهن (و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی (جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار بر مردم است (نیز برای حفظ عدالت) آفریدیم، و تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ایمان قلبی که یاری خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسیار قوی و مقتدر (و از یاری خلق بینیاز) است» آیه ۳۸ سوره شوری و همچنین آیه ۱۰۳ سوره مبارکه آلعمران از نمونه آیاتی هستند که به آیات اجتماعی قرآن معروف شدهاند.
در سالیان اخیر بحثی در پیوند بین تفسیر اجتماعی و اصلاح دینی مطرح است که حامیان آن معتقدند پدیده تفسیر اجتماعی محصول اصلاح دینی است و از جمله یکی از اصلاحگران هندی به نام ابوالکلام آزاد معتقد است که عالمان اسلامی در مواجهه با مدرنیته، سه رویکرد داشتند که یکی از آنها تجدد طلبی بود که بهترین مثال آن سیداحمد خان هندی است. رویکرد دوم استقلال سیاسی و مبارزه با استبداد است که سیدجمال الدین اسدآبادی مثال بارز آن و رویکرد سوم، جریان اصلاح دینی است که مثال بارز آن محمد عبده است.
بنده با اینکه همیشه بحثهای ابوالکلام آزاد را حکیمانه میدانم اما معتقدم یک رویکرد چهارم در مباحث ایشان مفقود است چراکه در فضای هند با این رویکرد مواجه نبوده اما در ایران رویکردی قوی است که بنده اسم آن را اصلاح اجتماعی میگذارم که نمود بارز آن عبدالرحیم طالبوف تبریزی است و بنده بر همین رویکرد تمرکز دارم.
امواج تفسیر اجتماعی
سؤال این است که موج اول تفسیر اجتماعی از کی و چرا شروع شده است؟ لازم است در همین راستا به چند تاریخ اشاره کنم. سال ۱۲۸۵ شمسی، سال تصویب فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه قاجار است و چند سال بعد جنگ جهانی دوم شکل میگیرد که امپراتوری عثمانی به عنوان رقیب ایران متلاشی شده و به چند کشور تقسیم میشود. در سال ۱۲۹۹ نیز کودتای رضاخان و سقوط قاجاریه را شاهد هستیم. در این سالها گونهای از تفسیر اجتماعی در ایران شکل میگیرد که هدفگذاری آن در موج اول استخراج اصولی برای تعامل اجتماعی از قرآن است.
در دوره قبل از جنگ جهانی دوم، بیشتر این را در سطح ملی میبینیم اما به تدریج وارد مرحله بعدی میشود که این تعامل اجتماعی در سطح جهان اسلام صورت میگیرد. در موج اول باید از مفسری به نام محمد تقی قزوینی نام ببریم که در سال ۱۲۹۳ از دنیا رفته است. وی در کتاب خود تفسیر پانصد آیه اجتماعی قرآن را بیان کرده است. البته به طور سنتی در علوم قرآنی تلقی این بود که تعداد آیات الاحکام پانصد آیه است و به همین دلیل وی پانصد آیه را معرفی میکند.
از یک نسل بعد از وی مشاهده میکنیم به دلیل فروپاشی عثمانی و اینکه فضای مناسبی برای نزدیکی شیعه و اهل سنت فراهم شده بود مفسران اجتماعی به سمتی میروند که قواعدی برای تعامل اجتماعی در سطح امت و جهان اسلام پیدا کرده و خود را محدود به منطقه خاصی نکنند شیخ ابوعبدالله زنجانی از دیگر نمونههای بارز این موج است که به عنوان یکی از مؤلفین مهم در زمینه تفسیر اجتماعی شناخته میشود. از ویژگیهای تفسیر موج اول این است که بر روی آیات منتخب کار میکنند و به دنبال این هستند که از آیات اجتماعی، دستورات اجتماعی استخراج کنند. این نوع تفسیرنویسی اگر چه موج اول است اما تا همین سالیان اخیر نیز ادامه داشته است.
شاخههای موج دوم و سوم تفسیر اجتماعی
درباره موج دوم باید گفت که ایران با اینکه در جنگ جهانی دوم اعلام بیطرفی کرده بود اما درگیر جنگ جهانی شد و سالیان تلخ و ناگواری برای ایران رقم خورد. بعد از این ایام گروهی مسلح به نام فدائیان اسلام شکل گرفت تا اینکه قیام ۱۵ خرداد در سال ۱۳۴۲ شکل میگیرد و همه این مسائل میتواند در تفسیر اجتماعی مؤثر باشد. این موج به دو شاخه تقسیم میشود. یکی از آنها تفسیر اجتماعی است که رویکرد سیاسی دارد و هدفگذاری آن ارائه راهبرد از قرآن برای خیزش سیاسی است؛ شبیه به آنچه در فلسفه وجودی قیام پانزده خرداد میبینیم و مشخصه آن بسیج نیروهای اجتماعی برای مبارزه با حاکمیت پهلوی است. نمونه بارز این افراد آیتالله سید محمود طالقانی است که در کتاب «پرتوی از قرآن» به این مسئله پرداخته است. تفسیر دیگر، هدفگذاری متفاوتی دارد که شامل ارائه یک دستگاه آموزش اجتماعی از قرآن است و در این تفاسیر شاهد عدم تأکید بر جنبه سیاسی قرآن هستیم. مثال بارز این جریان مرحوم شیخ حسینعلی راشد تربتی است که در سال ۱۳۵۹ از دنیا رفت.
عوامل به وجود آورنده موج سوم عمدتاً انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و نیازهای حاصل از آن است. تفسیرهای سیاسی قبل از انقلاب در دوره بعد از انقلاب موضوعیت خود را از دست داده بود و علما علاقهای به آن نداشتند اما این انقلاب ضرورتهایی را از نظر مدیریت جامعه و علم به وجود آورده بود لذا در اینجا نیز شاهد دو شاخه هستیم که یکی از آنها تکیه بر حکمرانی و راهبرد سیاسی در تفسیر قرآن است که نمونه آن آیتالله محمدی گیلانی است و هدفگذاری شاخه دیگر رسیدن به یک نظام اندیشهای جامعهشناختی است که دنبال علوم انسانی اسلامی است و مثلاً آثار عزتالله رادمنش و همچنین آیتالله محمدتقی مصباح یزدی نمونههایی از این شاخه هستند.